آرشامآرشام، تا این لحظه: 13 سال و 1 ماه و 24 روز سن داره

آرشام پسملی

روزهای ابتدایی تولد آرشام :

1391/2/2 12:00
نویسنده : مامان
266 بازدید
اشتراک گذاری

آرشامی مدت یک هفته ای که بیمارستان بود من و بابا هرروز 3 الی 4 بار می رفتیم دیدن پسری روز هفتم که رفته بودیم ملاقات ( چهارم فروردین )  بعد از ویزیت خانم دکتر گنجوی ( متخصص کودکان ) گفتند که پسری مرخص است من و بابا چون هیچ کدوم از وسایل پسری رو نبرده بودیم و آمادگی نداشتیم  بابا رفت خونه و وسایل آرشام رو آورد پرستارها هم پسری را دادن به من گفتند خانم بچه شما مرخصه ، منم دست و پاهام داشت می لرزید که نکنه این بچه ریزه میزه از دستم بیفته .

روز اولی که آرشامی اومد خونه مامانی اینا مهمون داشتند( دایی حمید و زن دایی پریسا )  بابایی و دایی مرتضی با آقای قصاب اومدن  و گوسفند رو جلوی پای پسری کشتند بعد از رفتن به خونه دایی مرتضی اومد و اذان در گوش آقا آرشام گفت .

بعد از چند دقیقه هم مامانی ، دایی مهدی بهمراه دایی حمید وزن دایی پریسا اومدن خونه خودمون

بعد از 2 روز که خونه خودمون به همراه مامانی بودیم رفتیم خونه مامانی اینها و تا نزدیک 30 روز اونجا بودیم و مامانی خیلی خیلی زحمت من و پسری رو کشیدند  

هر چند روز یکبار که مامانی آرشام رو می برد حموم این آقا کوچولوی شیطون دیگه برای شیر خوردن هم بیدار نمی شد و غصه عالم می ریخت تو دلمون که این بچه از گشنگی ضعف نکنه .

بعد از 30 روز که رفتیم خونه خودمون روزها دایی مهدی می اومد دنبالمون و ما رو می برد خونه مامانی اینها و عصر بابا می اومد ما رو می برد خونه خودمون .

عکس اولین روز امدن به خونه

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)